معاهده همکاری ایران، ترکیه، برزیل که در باره مبادله سوخت هسته ای در ده بند منتشر شده است، اقدامی به هنگام و مناسب است. البته این اقدام مخالفانی نیز دارد. در راس مخالفان دولت اسراییل است. اسراییل آشکارا ناخشنودی خود را ابراز داشته است. حتی می گوید:" ایران ترکیه و برزیل را بازی داده است."
روزنامه هاآرتص که در صفحه نخست شماره امروز خود- دوشنبه 27 اردیبهشت- تیتر اولش را به امضای معاهده اختصاص داده است، از قول دکتر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ایران نقل کرده است که این معاهده به مفهوم عدم غنی سازی تا بیست درجه در ایران نیست! به عبارت دیگر اسراییل می خواهد بگوید، ایران بازی دوگانه ای را پیش می برد. هم معاهده امضا می کند و هم کار خود را انجام می دهد.
برخی فعالان سیاسی نیز که در انتظار حمله آمریکا و اسراییل به ایران هستند، این اقدام را نفی می کنند. مثلا می گویند: منافع ملی ما از دست رفت، این جام زهری بود که ترکیه به ملت ایران نوشانید و...
واقعیت این است که می بایست بین منافع ملی و امنیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال از سویی و نقد و معارضه با حکومت ایران و دولت از سوی دیگر تمایز قایل شد.
به عبارت دیگر ماجراجویی در سیاست با توجه به منافع ملی متفاوت است. پیمان ایران، ترکیه، برزیل گامی است که حکومت ایران به سوی منافع ملی و پرهیز از ماجراجویی برداشته است. همین گام را بایست تایید و تحسین کرد. چنان که برخی از چهره های شاخص سیاسی، از جمله مهندس عزت الله سحابی که نگاه و تفسیرش از وقایع امروز ایران بسیار دقیق و هوشمندانه است، از پیمان مزبور حمایت کرده اند. در بیانیه مهندس سحابی و فعالان سیاسی از دو زاویه اقتصادی و سیاسی، پیمان مزبور مثبت تلقی شده است:
"ما تبادل سوخت هستهای را به نفع ملت ایران، هم از نظر «اقتصادی» و هم از نظر «سیاسی» میدانیم. از نظر «اقتصادی» برداشتن تحریمهای اقتصادی به نفع ملت ایران است. چون باعث رفع موانعی میشود که این تحریمها در مبادلات اقتصادی ایران ایجاد کرده و باعث شده بار مضاعفی بر دوش تولیدکنندگان و نیز مصرفکنندگان ایرانی قرار بگیرد (و البته این امر از نظر مسئولان به صورت شعارگونهای به هیچ گرفته میشود. اما دودش به چشم ملت ایران میرود و هزینهاش را مردم میپردازند).از نظر «سیاسی» نیز، هم رابطه دولت – ملت و هم رابطه ایران با جهان را شفاف میکند و روکشها و دستاویزها را کنار میزند. اینک رفتار داخلی حاکمیت بر چند شعار و دستاویز متکی است (مسئله آمریکا، مسئله اسرائیل، مسئله حجاب!) و رابطه ایران با جهان و جهان (یا بخش مهمی از آن) با ایران نیز حول مسئله غنیسازی اورانیوم شکل گرفته، مسئلهای که از اساس، با توجه به ذخایر معدنی اورانیوم در ایران، مربوط به معدود سالیانی بیش نیست.
بدین ترتیب ما حمایت از تبادل سوخت هستهای را در جهت منافع و مصالح ملت ایران میدانیم و از آن حمایت میکنیم و پذیرش اصل تبادل توسط حاکمیت را نقطه مثبتی میدانیم. بر این اساس اجزای این امر دیگر نمیتواند و نباید مانعی بر اجرای اصل آن باشد. این تبادل میتواند در خاک یک کشور دوست یا مورد اعتماد ایران صورت گیرد."
بیانیه همکاری سه کشور با ادبیات و ساختار حقوقی دقیقی نوشته شده است و گام موثری است در جهت بازدارندگی تهدیداتی که امنیت ملی و منافع ملی ایران را تهدید می کند. در این همکاری رجب طیب اردوغان نقش مهمی ایفا کرده است. او سفر به ایران را منوط به امضای موافقت نامه نموده بود. نشان داد که برای وقت و نقش ترکیه اهمیت قایل است. اردوغان هوشمندانه گفت، اورانیوم تحویلی به ترکیه را امانت ملت ایران تلقی می کند.
****************
جرس